سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حیات قرانی

وارد مسجد پیامبر شد گفت: یک سوال دارم گفت جای خدای متعال کجاست؟ خلیفه اول گفت خدای متعال در آسمان اول است. گفت پس جای خدا در زمین نیست. ابوبکر خیلی عصبانی شد

شخص یهودی در زمان خلافت خلیفه اول وارد مدینه شد. آمد و سوال کند اگر جواب سوالش را دادند به اسلام ایمان بیاورد. وارد مسجد پیامبر شد گفت: یک سوال دارم گفت جای خدای متعال کجاست؟ خلیفه اول گفت خدای متعال در آسمان اول است. گفت پس جای خدا در زمین نیست. ابوبکر خیلی عصبانی شد گفت یعنی چه که در آسمان است و در زمین نیست. گفت لازمه حرف خودت این است تو می گویی خدای متعال آن بالا هست پس این پایین نیست. گفت اگر یک بار دیگر این حرف را بزنی دستور می دهم گردنت را بزنند، بیرون آمد

-و چشمش به حضرت علی (ع) افتاد و حضرت امیر فرمودند که سوالی داری از من بپرس که من وصی پیامبر آخرالزمانم. گفت سوالم این است که مکان خدا کجاست؟ حضرت فرمودند خدای متعال خالق زمان و مکان است و چون خالق زمان و مکان است بی نیاز از زمان و مکان است و چون بی نیاز از زمان و مکان هست و به این دلیل احاطه بر زمان و مکان دارد و چون احاطه بر مکان و زمان دارد در هر مکان و هر زمانی هست. و چون در هر مکانی و زمانی هست به هیچ مکان و زمانی تعلق ندارد. حضرت فرمود آیا می خواهی یک روایت از –تورات بیاورم. مرد گفت مگر شما تورات هم بلد هستید حضرت فرمود من تورات و انجیل و هم زبور را خوب می دانم. فرمودند یک روز موسی در کناری نشسته بودند و بعد ملکی آمد و موسی گفت از کجا می آیی؟ گفت از شرق زمین می آیم از پیش خدا و ملک دیگری آمد و گفت من از غرب می آیم از پیش خدا، چند لحظه بعد ملکی آمد و گفت من از اعماق زمین می آیم از پیش خدا، موسی فرمود منزه است آن خدایی که در همه جا هست و به هیچ جایی تعلق ندارد در این جا بود که این شخص یهودی شهادتین و یاد کرد و اسلام را پذیرفت.


+نوشته شده در شنبه 88/8/16ساعت 1:26 عصرتوسط | نظرات ( ) |